باشه قبوله.تو بردی.تو تونستی اونی باشی که قلب اون یکیو سوراخ میکنه و فشارش میده تا آخرین قطرهی خونش.تو بردی محمد.منم که باختم.منم که تسلیمم.
فک نمیکنم دلم به هیچ وجه بخواد چیزی درست شه.غرورم له شده و کوچیک شدم.زخمیم و خسته.دیگه فقط میخوام از دور وایسم و تماشات کنم که یکه تازی میکنی.میخوام سوزش قلبمو حس کنمو یادم نره دردشو.میخوام یادم بمونه تو بام این کارو کردی.
درباره این سایت